هفت روش کاربردی برای کنترل هزینه های استارتاپ
نیازی به گفتن ندارد که یکی از حیاتیترین وظایف هر فاندر و کوفاندر استارتاپی، کنترل هزینه های استارتاپ است. دانستن اعداد و ارقام مربوط به هزینه و حسابهای شما نه تنها به شما کمک میکند که بدانید چه زمانی قادر هستید استارتاپ خود را به مرحلهی بعد ببرید، بلکه در طولانی مدت هم به شما «شانس موفقیت بیشتری» میدهد.
بر اساس تحقیقات انجام شده توسط پایگاه اطلاعاتی ریسک سرمایهی CB Insights، که بر روی بیش از۱۵۰ استارتاپ شکست خورده مطالعه کردند، دومین دلیل عمدهی شکست استارتاپها بسیار ساده بود؛ «تمام شدن سرمایه». بررسی آنها نشان داد که یک سوم استارتاپها، «خرج کردن زیادی پول» را دومین دلیل شکست خوردن خود عنوان کردهاند. اتفاقا دلیل اولی که عنوان کردهاند، کسادی بازار و نیاز به هزینه تبلیغات بوده است.
البته باید به یاد داشته باشید که میزان پول مورد نیاز شما به نوع کسب و کاری که در حال راه اندازی آن هستید، بستگی دارد. ولی استارتاپ شما چه به ۱۰۰۰ دلار، یا ۱۰۰۰۰ دلار یا چند میلیون دلار نیاز داشته باشد، قانون ساده و اساسی کار این است که باید همیشه هزینهها را به میزان حداقل نگه دارید. تمام تلاش خود را بکنید تا حتی یک ریال هم بیشتر از هزینهی تعیین شدهی اولیهی مورد نیاز خود خرج نکنید و همیشه آمادگی لازم را داشته باشید تا بتوانید فورا آخرین هزینههای خود را موشکافی کنید و متوجه شوید که آیا این هزینه ضروری بوده است یا خیر.
حال بیاید نگاهی به هفت مورد کلیدی داشته باشیم که استارتاپها میتوانند آنها را سرلوحهی کار خود قرار دهند تا نه تنها شانس آغاز موفقیت آمیز خود را بیشتر کنند، بلکه بتوانند در دراز مدت هم موفق بشوند. این نکات برای کسب و کارهایی با هر میزان سابقه، برای کنترل هزینه های استارتاپ کاربرد دارند.
چگونه هزینه های استارتاپ را کنترل کنیم؟
۱.اولویتهای خود را دستهبندی کنید
با روند رو به رشد لیست کارهایی که باید انجام بدهید و موارد مشابه، به راحتی از در اولویت قرار دادن چیزهایی که باید حتما برای آنها هزینه کنید، صرفنظر میشود. پس با لیستی از تمام هزینههای احتمالی شروع کنید. هزینهی ساخت محصول، محل کار، لوازم دفتر، تجهیزات کامپیوتر و هر هزینهی دیگری که پیشبینی میکنید در حین آغاز کار استارتاپ و بعد از آن پیش میآید. حالا از اول لیست را دوباره بررسی کنید و ببینید واقعا به تمام این موارد نیاز دارید؟ در این صورت، ارزانترین راه برای بهدست آوردن هر کدام از آنها چیست؟ به عنوان مثال، شاید به جای این که یک دفتر اجاره کنید، بتوانید با کار در خانه یا در مراکز نوآوری شروع کنید . یا به جای خرید تجهیزات جدید، بتوانید تجهیزات دسته دوم یا حتی کرایهای تهیه کنید. رویکرد کلی شما باید این باشد که صرفنظر از این که با کمبود بودجه مواجه هستید یا نه، فقط هزینههایی که برای راه اندازی کسب و کار شما حیاتی هستند، باید در لیست قرار بگیرند و به این ترتیب کنترل هزینه های استارتاپ محقق شود.
۲. مسائل کوچک را فراموش نکنید
شاید حساب و کتاب هزینههای بزرگی مانند اجارهی محل کار یا حقوق کارکنان راحت باشد، اما مسائل کوچک را به هیچ وجه فراموش نکنید. این هزینههای جزئی و کوچک اگر نادیده گرفته شوند، خیلی زود بودجهی شما را میبلعند. منظور از هزینههای جزئی، مواردی مانند لوازم اداری، هزینهی اینترنت، هزینهی سایت و در کل هر هزینهای که تکرار میشود و به راحتی از آن صرفنظر میکنید، است. کلید ماجرا این است که در هنگام محاسبات اولیهی خود برای هر هزینهی متفرقهای، یک بودجهی میانگین در نظر بگیرید. در این صورت میتوانید هر کمبودی را جبران کنید و درمورد عدم تعادل هزینههای ماهانهی خود سردرگم نمیشوید.
۳. هر چه زودتر درآمدزایی را آغاز کنید.
بین بسیاری از کارآفرینان این باور وجود دارد که اگر محصول یا سرویس بزرگی میسازید، بهتر است که ابتدا کار آن را تمام کنید و سپس از آن کسب درآمد کنید. درست است که این رویکرد مزایایی دارد، اما حقیقت این است که اگر شما فقط هزینه کنید و هیچ بازدهی نداشته باشید، از همان ابتدا با کمبود وقت مواجه میشوید. البته که نمیتوانید محصولی ناقص را فورا عرضه کنید، اما اگر میتوانید به چیزی دست پیدا کنید که قادر هستید آن را فورا روانهی بازار کنید، پس حتما این کار را بکنید. خیلی بهتر است که روی محصولی کار کنید که حداقل اطمینان را به آن دارید اما بتوانید خیلی سریع از آن کسب درآمد کنید؛ فراهم کردن چنین محصولی روی اهداف بلند مدت شما تاثیر منفی ندارد و میتوانید بعدا با حوصله روی این اهداف کار کنید. و به یاد داشته باشید که تکامل محصول هیچ حد و مرزی ندارد و همیشه جای پیشرفت دارد، بنابراین، شروع زودتر از برنامهریزی به این معنی نیست که به حداقل راضی شده باشید. از طرفی اگر ساختار میکروسرویس داشته باشید از طریق ای پی آی نیز میتوانید درآمدزایی کنید.
مقاله مدیریت هزینه های استارتاپ نیز میتواند به شما در کنترل هزینه ها کمک کند.
۴. برای کنترل هزینه های استارتاپ آمادهی مبادله باشید
یکی از روشهای راحت برای کنترل هزینههای استارتاپ ، این است که خدمات خود را با کسب و کارها یا کارآفرینان مشابه، مبادله کنید. به عنوان مثال، آیا قادر هستید خدمات بازاریابی خود را در ازای خدمات حسابداری، مبادله کنید؟ شاید حتی بتوانید با کارآفرین دیگری شریک بشوید و در عوض، مشتریان خدماتی که شما فراهم نمیکنید را به او ارجاع دهید. فهرستی از محصولات و خدماتی که مایل هستید مبادله کنید را تهیه کنید و بررسی کنید که چقدر ارزش دارند. با این کار، نه تنها در مصرف پول خود صرفهجویی میکنید، بلکه به احتمال زیاد با افراد بیشتری هم آشنا میشوید که بعضی از آنها ممکن است در آینده تبدیل به مشتریان شما بشوند.
۵. عرضه کم، عیب نیست!
این مورد کمی به مورد سوم همین مقاله شباهت دارد اما در اصل مناسب شرکتهای خدماتی است. چند سال است که به یک ایدهی تجاری فکر میکنید، بنابراین طبیعی است که آن را در سر خود بسیار بزرگ کرده باشید. خواستهی شما این است که یا تمام خدمات را با هم عرضه کنید، یا اصلا هیچی عرضه نکنید. اما این رویکرد اشتباهی است که نه تنها باعث تاخیر میشود، بلکه احتمالا حتی از آغاز کار شما هم جلوگیری میکند. از خود بپرسید که در چه کاری بهتر هستید و در حال حاضر آمادگی عرضهی چه چیزی به بازار را دارید و کار خود را آغاز کنید. اگر نمیتوانید با تمام موارد مد نظر خود، کار را آغاز کنید، بنابراین بدون آنها شروع کنید. درواقع بزرگترین مزیت شرکت خدماتی، جریان نقدینگی است، زیرا میتوانید با همان اولین کارهای خود هم کسب درآمد کنید و در اغلب موارد نیازی به هیچ سرمایهی اولیهای نیست. این را با پلتفرم وب یا نرمافزاری که باید اول آن را بسازید، بعد امتحان کنید و سپس اولین مشتریان خود را بهدست آوید، مقایسه کنید. این کار میتواند چندین سال طول بکشد، بدون این که در همین مدت درآمدی عاید شما بشود. بنابراین از انعطافپذیری خدمات نهایت استفاده را ببرید و به نفع جریان نقدنگی خود از آن استفاده کنید.
۶. از پرداخت مطمئن شوید
زمانی که تمرکز زیادی روی موضوع پیدا کردن مشتری باشد، عجیب نیست که کارآفرینان راههایی برای پرداخت در آینده پیش پای مشتریان قرار بدهند. رسیدن به شرایط منصفانه و پیروی از آنها، به سلامت گردش مالی شما کمک میکند. به عنوان مثال، اگر تمام قبضهای خود را در آخرین روز ماه ارسال کنید و در صورتحساب خود درخواست کنید که پرداخت نباید دیرتر از ۳۰ روز پس از تاریخ صدور صورتحساب صورت بگیرد، اگر هنوز پرداختی به شما صورت نگرفته باشد، میتوانید مودبانه به مهلت ۳۰ روزه اشاره کنید تا جویای وضعیت شوید. نکته اینجاست که به سیستمی نیاز دارید که حسابها و گردش مالی شما را مدیریت کند و تا زمانی که به قدری بزرگ شوید که در شرکت خود بخشی مخصوص این کار را داشته باشید، به یک سیستم سازماندهی شده نیاز دارید که توسط خود شما مدیریت بشود.
۷. احساسات را در تصمیمهای اقتصادی کنار بگذارید
چه درآمد بالایی داشته باشید، چه از لحاظ مالی در تنگنا باشید، رویکرد مالی و اقتصادی شما نباید تغییری کند. زمانی که شروع به در آوردن پول کنید، ممکن است به راحتی هیجانزده و حتی کمی دست و دل باز شوید، در حالی که نباید اینگونه باشید. احساسات را در هنگام گرفتن تصمیمهای اقتصادی، کنار بگذارید. هر تصمیم را با این دیدگاه بگیرید که آیا این هزینه برای شما صرفهجویی در پی خواهد داشت یا درآمد بیشتر. فرقی ندارد در چه موردی بخواهید تصمیم بگیرید، استخدام نیروی جدید، دستگاه کپی جدید، سیستم نرمافزاری مالی جدید، سرمایهگذاری بزرگتر در بازار و موارد مشابه دیگر، در هر صورت رویکرد شما نباید تغییری کند. اشکالی ندارد که هر از گاهی خوشگذرانی کنید. تیم خود را به مهمانی و گردش دعوت کنید تا به آنها نشان دهید که چقدر قدردان خدمات آنها هستید. موارد این چنینی اشکالی ندارند و در راستای رشد شرکت شما هستند.
هرگز نمیتوانید درمورد هزینههای شرکت بیدقتی کنید، بنابراین باز هم به شما یادآوری میکنیم که وقتی پای مسائل مالی به میان میآید، سختگیر باشید و نگران این نباشید که دیگران شما را به چشم فردی خسیس ببینند. با کمال میل از این صفت استقبال کنید. کاری کنید که دیگران بفهمن اگر میخواهند ازشما پول میخواهند، باید آن را با زحمت بهدست بیاورند، که یعنی باید برای درخواست پول، دلیل محکمی داشته باشند. وقتی چنین قوانینی را وضع کنید، متوجه میشوید که دیگر برای موارد این چنینی زیاد سراغ شما نمیآیند.
و اگر لازم است، به خودتان و دیگران یادآوری کنید که تمام این کارها برای اهداف بزرگتر است. اگر از شرکت مراقبت کنید، از کسانی که در آن کار میکنند هم مراقبت کردهاید. با ذهنیت اقتصادی درست و سیستم سازماندهی شدهی قوی، میتوانید روی مسائلی که اهمیت بیشتری دارند تمرکز کنید. اینگونه برای توسعهی محصولات، بازاریابی و پرداخت مبلغ درست به کسانی که استحقاق آن را دارند، پول بیشتری خواهید داشت.
تا اینجای مطلب ترجمهای بود از مطالب سایت آنترپرنر، ولی تو چند جمله میخوایم تجربیات اَپی اِکو رو در راستای کنترل هزینه های استارتاپ براتون بگیم:
- برای تعیین هزینه نیروی اجرایی وقت کافی بزارید و حتما KPI تعریف کنید.
- کنترل هزینه های استارتاپ در همه حال ( حتی جذب سرمایه ) هم بسیار مهم است.
- برای پیدا کردن جای محیط مناسب کار، با حوصله جستجو کنید.
- در تیم آپ کاملا هوشیار باشید.
- نوآوری در استفاده از منابع محدود رو فراموش نکنید.
- اگر استارتاپ نرم افزاری هستید، توسعه ای پی آی و انتشار اون در اَپی مارکت رو فراموش نکنید.
منابع:
- خودمون!
- سایت آنترپرنر