اقتصاد اِی پی آی (API Economy)
برای کسانی که با برنامه نویسی کامپیوتری آشنا نیستند، یک اِی پی آی (API) (مخفف رابط برنامه کاربردی) رابطی است که به اجزای نرم افزاری مختلف امکان میدهد تا براساس مجموعهای از روشهای مشخص با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و دادهها را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.
اقتصاد اِی پی آی (API Economy) به زبان ساده، به این معناست که شما میتوانید «یک سرویس کامل» از تعدادی «سرویسهای کوچکتر» ایجاد کنید که توسط اِی. پی. آیها. (API) به هم متصل شدهاند. به این ترتیب شاهد رشد استارت آپهای موفقی هستیم که اساساً کل کسب و کار خود را برمبنای اَپیهای (APIs) مختلف بنیان نهادهاند. به عنوان مثال، شرکت تاکسی اینترنتی Lyft، با استفاده از اَپی گوگل مَپس (Google Maps) برای ناوبری، Twilio برای تایید ثبت نام، و Stripe برای پرداخت هزینه شروع به کار کرد.
به این ترتیب در یک تعریف کلی اقتصاد اِی پی آی (API Economy) به معنای عرضه داراییهای دیجیتالی، اطلاعات و یا سرویسهای مختلف از طریق اِی پی آی بوده که فرصت درآمدزایی برای عرضه کننده و صرفه جویی اقتصادی برای متقاضی را در پی خواهد داشت.
کمی مفصل تر در مورد اقتصاد اِی پی آی (API Economy)
اَپیها (APIs) مانند برآمدگیهای روی قطعات لِگو هستند که نرم افزارهای مختلف را برای کارکردن با هم فعال میکنند.
هلیکس ((Helix یکی از چندین استارت آپ موجود در زمینه تست ژنتیکی است که طی چند سال اخیر توسعه یافته و هدف آن سادهسازی انجام آزمایشات خانگی برای مصرف کنندگان در جهت بهبود وضعیت درمانی است. اما فراتر از عرضهی مستقیم به مصرف کنندگان، این استارت آپ همچنین با شرکتهای دیگری مانند National Geographic و Mayo Clinic همکاری دارد تا سرویس تست ژنوم خود را به عنوان چیزی که آنها بتوانند به محصولات خود اضافه کنند، ارائه دهد. به عبارت دیگر، هلیکس موقعیت خود را به عنوان سرویسی معرفی میکند که شرکتهای دیگر میتوانند نیازهای مرتبط با تستهای ژنتیکی خود را به آن برونسپاری کنند و از نتایجی که هلیکس ارائه میکند برای ایجاد محصولات با کیفیت بر اساس بینش ژنتیکی به سلامت، تبار، تغذیه و تناسب اندام استفاده کنند.
از طرفی میتوان گفت که هلیکس کسب و کار خود را به یک اِی پی آی (API) تبدیل کرده است که شرکتهای دیگر میتوانند از آن برای گنجاندن دادههای ژنتیکی در محصولات خود استفاده کنند بدون اینکه تمام آزمایشهای دشوار DNA و مدیریت دادههای به دست آمده را انجام دهند.
این تنها نمونهای از تعداد روزافزون شرکتهایی است که از فرصتهای موجود در اقتصاد نوظهور اَپی (API Economy) استفاده میکنند که شیوهی ایجاد و عملکرد کسب و کارها را تغییر داده است.
بیایید نگاه عمیقی به تعاریف، جوانب مثبت و منفی و بهترین شیوههای برند این مدل کسب و کار امیدوارکننده که در عصر دیجیتالی متولد شده است، داشته باشیم.
اِی پی آی (API) اجازه میدهد تا شرکا یا هر توسعه دهنده دیگری، در صورت دسترسی، بتواند یک نرم افزار کاربردی بر اساس دادههای بازگشتی اِی پی آی (API) ایجاد کند. بنابراین، هنگامیکه شرکتی یک اِی پی آی (API) را به شرکای خود ارائه میدهد، اساساً بدان معنی است که آنها مجموعهای از آدرسهای اختصاصی را ایجاد کردهاند که پاسخهای دادهای جامع را بازگشت میدهد بدون هیچ نوع سربار بازنمایی که در یک رابط کاربری گرافیکی مثل وب سایت انتظار آن میرود.
برای مثال، شرکت پرداخت دیجیتالی Square، یک اِی پی آی (API) پرداخت و تجارت الکترونیک ارائه میدهد که شرکتهای کوچک و فروشندگان آنلاین میتوانند از آن برای ایجاد سیستمهای سفارشی POS برای پرداختهای در فروشگاه و آنلاین استفاده کنند و به این ترتیب موجب صرفه جویی در هزینه ایجاد یک راه حل پرداخت متقابل از ابتدا میشود.
بنابراین، اقتصاد اِی پی آی (API Economy) اشاره به شیوه ای دارد که رابطهای برنامه نویسی برنامه (اِی. پی. آیها) میتوانند روی سودآوری شرکت تاثیر مثبت داشته باشند، که طی آن اِی. پی. آیها. (APIs) کسب و کارها را قادر میسازند تا از استفاده از آن برای دسترسی به دادهها و خدمات شخص ثالث استفاده کنند (همان کاری که اِی. پی. آیSquare انجام میدهد) و یا خدمات و دادههای خود را به پلت فرمی برای جذب شرکای تجاری و ورود مشتریان جدیدی به این فرایند تبدیل کنند (مانند مدل هلیکس). شرکتهای چاپ و نشر اِی پی آی (API) از اقتصاد اِی پی آی (API) با توجه به ارزش افزوده و کاربران جدیدی که توسعه دهندگان شخص ثالث به خدمات و پلت فرمهای آنها وارد میکنند، سود میبرند.
البته، تفاوت مشخصی در موقعیت کسب و کاری مانند هلیکس و کسب و کاری مانند Square در چشم انداز اقتصاد اِی پی آی (API Economy) وجود دارد. برای شرکتهایی مانند Square، پلت فرم اِی پی آی (API) فعال، کل کسب و کار آن است، در حالی که برای شرکتهایی مانند هلیکس، داشتن یک اِی پی آی (API) برای اجازه دادن به شرکتهای دیگر برای دسترسی به دادههای آنها، روش خوبی برای به دست آوردن کاربران جدید و افزایش ارزش خدمات دهی به مشتریان اصلی از طریق تقویت پایگاه دادههای آنها است. در هر صورت، اِی پی آی (API) پویایی جدیدی را وارد دنیای کسب و کار میکند که به شرکتها امکان میدهد تا به شیوهی برد- برد با یکدیگر کار کنند.
مزایای اقتصاد اِی پی آی (API)
تا حدودی میتوان گفت، اقتصاد دیجیتال براساس اَپیها ایجاد شده است. شرکت آی فون (iPhone) در اوایل کار خود به طرز ماهرانهای از مجموعهای اَپیها برای جذب توسعه دهندگان برای ایجاد برنامههایی برای فروش در Store App بهره گرفت و به نوبهی خود به مزیت افزایش چشمگیر در عملکرد اکوسیستم iOS به واسطهی این برنامهها دست یافت. تا به امروز، هر دو شرکت Alexa و Google Assistant از شرکت Siri عملکرد بهتری داشتهاند که به خاطر استفادهی دو شرکت اول از اِی پی آیهای باز است (بعدها بیشتر در استراتژی اِی پی آی (API) اپل) که محدودیت کمتری در ایجاد تجربههای صوتی توسط توسعه دهندگان ایجاد میکند.
با این حال، پتانسیل واقعی یک اقتصاد مبتنی بر اِی پی آی (API Economy)، در گسترش این ساختار به اشتراک گذاری دادهها با شرکتهای غیر نرم افزاری است که احتمال بیشتری برای ایجاد و عملکرد کسب و کارها فراهم میکند. ازآنجاکه صنایع بیشتر و بیشتری به سبب نوآوریهای دیجیتالی مختل میشوند، برندهای سنتی شروع به درک اهمیت انعطافپذیری و دسترسی به دادههایی که اِی پی آی (API) فراهم میآورد، نمودهاند.
به عنوان مثال، شرکت Walgreens یک اِی پی آی (API) برای خدمات چاپ عکس در فروشگاه خود ارائه داده است که توسعه دهندگان را قادر میسازد تا برنامههای مربوط به عکس را بر روی پلتفرم آن ایجاد کنند. این بدان معنی است که اگر میخواهید کسب و کاری در زمینه عکاسی به عنوان یک شاترفلی در کنار پلت فرم چاپ عکس Walgreens برای دستیابی به مشتریان جدید ایجاد کنید، امکان آن وجود دارد. در عوض، Walgreens میتواند خدمات چاپ عکس خود را به پلت فرمی ارتقا دهد که ارزش افزودهی آن توسط توسعه دهندگان شخص ثالث فراهم شده است. شرکتCapital One هم مجموعهای از اِی. پی. آیها. (APIs) را منتشر کردهاست که خرده فروشان و سایر خدمات مالی را قادر میسازد تا انواع خدمات بانکی آنها مانند تأیید هویت و انتقال پول را به خدمات خود اضافه کنند تا تجارب مشتری را بهبود بخشند.
LevelUp مثال خوب دیگری از استارت آپی است که با کمک به تحول کسب و کارهای غیر تجاری دیجیتالی بومی به عصر تلفن همراه به شدت از اقتصاد اِی پی آی (API Economy) بهره مند شد. شرکت پرداخت تلفن همراه با رستورانها و کسب و کارهای محلی برای ایجاد پرداختهای سفارشی تلفن همراه و راهحلهای وفاداری مشتری بر اساس اِی پی آی های (APIs) خود همکاری میکند، که به آنها امکان میدهد تا به اطلاعات و قابلیتهای منحصر به فرد LevelUp دسترسی داشته باشند. این نکتهی آخر همچنین به یکی دیگر از پیشرفتهای اقتصاد اِی پی آی (API) اشاره دارد، که دسترسی به بینش و حفاظت در برابر تقلب براساس دادههای جمعآوریشده توسط شرکای مختلف با استفاده از اِی پی آی (API) یکسان است که به تمام طرفین دخیل امکان میدهد که تصمیمات آگاهانهتری بگیرند.
در آینده، برنامههای مبتنی بر بلاک چین (Blockchain) ممکن است موج دومی از اقتصاد اِی پی آی (API) ایجاد کنند و پتانسیل حتی بیشتری از اقتصاد اِی پی آی (API Economy) را آشکار کنند. اِی. پی. آیها. (APIs) ذاتاً طراحی شدهاند تا سیستمهای متقابلی را ایجاد کنند که دادهها را آزادانه و کارآمدتر به اشتراک بگذارند و این دقیقاً همان چیزی است که برنامههای کاربردی بلاک چین گسسته در آن برتری دارند. اگر بلاک چین به طور گسترده استفاده شود، اِی. پی. آیها. (APIs) را قادر میسازد که دادهها را به شیوهای شفافتر و در عین حال امن رمزگذاری کنند تا از حریم خصوصی کاربران و اطلاعات کسب و کار محرمانه حفاظت شود و بنابراین تدابیر سختگیرانهی جمعآوری کنندهها برای دسترسی به دادهها رعایت میشود.
ملزومات یک برند برای بهره وری از اقتصاد اِی پی آی (API)
به طور کلی، اقتصاد اِی پی آی (API Economy) با پتانسیل بسیار بالایی همراه است. برای برندهایی که به دنبال سرمایه گذاری در این روند نوظهور با انتقال به محیطی به طور فزاینده دیجیتال هستند، مهم این است که ابتدا موقعیت کسب و کار خود را در زنجیرهی ارزش ارزیابی کنید و تصمیم بگیرید که آیا میتوانید از اِی. پی. آیها (APIs) برای پیشرفت کسب و کار خود استفاده کنید یا اِی. پی. آیهای (APIs) خود را برای جذب شرکا و ایجاد پلت فرم خود منتشر کنید (بسته به مدل کسب و کارتان، لازم نیست متقابلاٌ منحصر به فرد باشند).
به عنوان مثال، اگر خرده فروش مد به شیوهی سنتی هستید و میخواهید کانالهای تجارت الکترونیک خود را ایجاد کنید، باید اِی. پی. آیهای (APIs) نهایی خود را از شرکتهایی مانند Stripe، Shippo و Salesforce ارزیابی کنید تا مواردی مانند پرداخت، حمل و نقل و تخصیص را مدیریت کنید. اما همچنین میتوانید یک اِی پی آی (API) منتشر کنید که به توسعه دهندگان امکان میدهد تا به کاتالوگ محصولات شما دسترسی پیدا کرده و برنامههای کاربردی مرتبط با مد را ایجاد کنند که در نهایت بازدید از محصولات شما را افزایش میدهد.
برای برندهایی که به دنبال استفاده از اِی. پی. آیها (APIs) برای گسترش خدمات خود و بهره گیری از اقتصاد اِی پی آی (API Economy) هستند، مهمترین مسئله این است که کمبود اطلاعات در بازار را مشخص میکنید – یعنی اطلاعات و دادههای ارزشمندی که شما دارید اما دیگران دسترسی محدودی به آن دارند – و سپس به دادههایی که از طریق اِی. پی. آیها (APIs) جمعآوری و منتشر میکنید، ارزش میدهید. قرار دادن تمبر خود بر روی دادهها بدون آسیب رساندن به یکپارچگی آن، روش موثری برای وارد کردن خدمات خود به زنجیرهی ارزش است. به عنوان مثال، اِی. پی. آیهای (APIs) محبوب برای پیگیری و تخصیص فروش تجارت الکترونیک معمولاً از ابزارهای تحلیلی برای کمک به خرده فروشان در تجزیهی دادهها استفاده میکنند و تصویر روشنی از تجربهی خریدار و طرح فروش ارائه میدهند.
برندها همچنین باید در نظر داشته باشند که تمام اِی. پی. آیها (APIs) درصورتی که ارزش قابل توجهی برای توسعه دهندگان نداشته باشند، موفق نخواهند بود. به عنوان مثال، اِی پی آی (API) تجارب سفر Uber در ظاهر بسیار جذاب به نظر میرسد، چرا که به توسعه دهندگان وعدهی فرصتهای کسب درآمد طی سفر و پس از سفر میدهد. با این حال، هرگز واقعاً اینطور نبوده است. بخشی از این به دلیل نبود کمپین اطلاعرسانی برای این اِی پی آی (API) است، اما عمدتاً ناشی از کمبود اطلاعات و سود کافی در استفاده از این اِی پی آی (API) است.
در این رابطه، استراتژی اِی پی آی (API) اپِل به عنوان رویکرد جالبی عمل میکند که برندهای دیگر میتوانند چیزهایی از آن یاد بگیرند. اپل در مقایسه با رقبای خود، اکوسیستم بستهای است که اکثراً دسترسی توسعه دهندگان را محدود میکند. حتی Store App هم کنترل شدیدی بر توزیع برنامههای شخص ثالث از طریق عدم ارتباط توسعه دهندگان با کاربران نهایی دارد. عدم تمایل آن برای انتشار اِی. پی. آیهای (APIs) باز برای تراشههای Siri یا NFC برای توسعه دهندگان برای تکیه بر ویژگیهای مهم آیفون تنها به این دلیل است که اپل آن را برای کنترل تجربه کاربر در نظر میگیرد. برای بسیاری از برندها، اولویت دادن به تجربه کاربر و شروع با اِی پی آی (API) بسته با چند شریک استراتژیک، روشی بهینه برای ورود به اقتصاد اِی پی آی (API Economy) است.
با این حال، اپل متوجه است که نمیتواند همه چیز را کنترل کند و با خرسندی اِی. پی. آیهای (APIs) خود را برای دامنههایی که برنامهای برای ساخت محصولاتی برای خود ندارد، مانند مراقبتهای بهداشتی (HealthKit)، تحقیقات پزشکی (ResearchKit و CareKit) و خانهی هوشمند (با HomeKit)، منتشر میکند . دامنه ای که در آن یک شرکت تصمیم به انتشار اِی پی آی (API) میگیرد، میتواند اطلاعات زیادی دربارهی موقعیت برند در بازار و استراتژی بلندمدت برند ارائه دهد و این به تشخیص آنها بستگی دارد که به دقت مدل کسب و کار و اولویتهای خود را برای تدوین یک استراتژی اِی پی آی (API) معقول ارزیابی کنند.
نقش اَپی مارکت (API Market ) در اقتصاد اِی پی آی ( API Economy )
اَپی مارکت ها مانند اَپی اِکو در این میان به عنوان پلتفورمی برای عرضه و تقاضای اِی پی آی عمل کرده و علاوه بر گسترش استفاده از اَپیها، امنیت و حفاظت آن ها را نیز تامین خواهند کرد. اَپی اِکو به عنوان اولین اِی پی آی مارکت ایرانی فرصت بهره وری از اقتصاد اَپی را برای کسب و کارها فراهم نموده و پایه های اصلی این مفهوم سودآور را، بنا نهاده است.